رد شدن به محتوای اصلی

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *رسانه*

کتاب بعد سوم آرمان نامه "ارد بزرگ" به قلم "فرزانه    شیدا"


بعُد سوم آرمان نامه●
● فرگردرسانه ●
دنیای کنونی مادنیای رسانه هاست وبیشترین,امکان پیوستگی,انسانهادردنیاوگرفتن آگاهی وآموزش واخبارجدید,درهمه ی,زمینه هادرتمامی نقاط بعنوان,وسیله ی,ارتباطی مهمی برای خبررسانی,آمورش وپرورش,و تربیت,افکارواندیشه هاوهمچنین آگاهی دادن,ازعلوم مختلف واختراعات وکشفیات,وپیشرفت تکنولوژی شناخته شده,است به شکلی که,از طریق رسانه هابخصوص تلوزیون بیشترین آموزش رابه نسل حاضروهمچنین کودک ونوجوان وجوان نسل آینده ی خودداده همگان رادرسطحی به"رشد فکری"میرسانند که بدون اینکه خودآگاه باشند,روزانه بسیاری بر معمولات آنانافزوده میگردداین,امرازکمترین پروگرام,وبرنامه تلوزیون چون,برنامه کودک گرفته,تاسنگین ترین برنامه هاچون کانالهای دیسگاوری=پژوهش وکشفیات جدید)یا(نشنال جغرافی)وامثال,این کانالهاکه,هم,جنبه,آموزش هوم تحقیقاتی,وهم تفریحی وسرگرمی رادارد برای افرادعلاقمند به,اینگونه برنامه های براساس برنامه ریزی,درستی,اجراوپخش میگردد که چنانچه بصورت مداوم,یادرسطحی برنامه ریزی به,آن پرداخته شودبرآگاهی ودانش آدمی به شکلی ناخودآگاه,افزوده میگرددوزمانی میرسدکه انسان متوجه میشودازعلوم گوناگون,اطلاعات خوب وارزشمند گوناگونی راداردکه,حتی خودنمیدانسته,است که,بادیدن فلان برنامه کسب کرده,است در فرگزدهای قبلی نیزاعلام شدکه,انسان درخواب نیزاگربه چیزی بطور مداوم گوش دهدآن چیز بمانندکلاس درس درمغزاوانباشته میشودهمانگونه که,درروزگارکنونی"کاست ها یاسی دی هائی یافت میشودکه شمامیتوانید,درخواب به,آن گوش داده,وزبان بیاموزیددرجائی که برای جنین متولد نشده دررحم مادرمیتواندمادر ترانه ای رازمزمه کندویانه,خودترانه ای رادوست داشته باشدومداومآنرازیرلب بخواندوزمانی که طفل بدنیاآمدباشنیدن این اهنگ وترانه,عکس العملی نشان دهد چرا که سیگنالهای مغزی حتی,دررحم مادرنیز گیرنده ی صدای ودرحافظه ضبط کننده ی مطالب است وپس ازتولد عکس العملی که برآن ترانه نشان میدهد,گویای آشنائی اوبااین ترانه می باشد وحتی درصورت زبان بازکردن خواهیددیدکه ,آنراهمراه,شمایاخواننده میخواند بی آنکه پیش ازاین تمرینی بروی شعرمذکورکرده باشد.چنین مطلبی رامن بادخترم درزمان پس ازتولد نیز تجربه کردم که آهنگ دلخواه مراتاازتلوزیون میشنید بلافاصله عکس العمل نشان میداد ودرصورتی که به شکلی خوابیده بودکه قادربدیدن تلوزیون نبودتلاش میکردسرش رابچرخاند وبهرشمل هست ترانه رادرتلوزیون ببیند وباصدرآوردن صداوشلوغ کردن مرا متوجه خود میکرد که تااورابگونه ای قرار دهم که تلوزیون راببیند وزمانی که زبان بازکردبراحتی آن ترانه را همراه من وخواننده میخواندحتی بالرزش صدائی همگون بازیروبم صدای خواننده,آنهم,درسن دوسالگی وچنان بخوبی تکرارمیکردکه کمتربدون تمرین قبلی میتوان,ازآدم بزرگی نیزچنین شکلی ازبالاوپائین بردن صداومکث های بجاوهمراهی حتی به,آهنگرابازمزمنه خود آهنگ وقتی خواننده سکوت میکرددیدوبخصوص ازطفل دوساله ای کمتردیده میشودکه,اینگونه بادقت شعری را,بازیروبم صدای خواننده,همراه شده وخودنیزهمانگونه,آنراباصدای خوداجراکندکه گوئی سالهاست آنرا شنیده است واین درصورتی بودکه,حتی سربلندنکردکه به,خواننده نگاه,کندومشغول بازی بود اماهمپای خواننده,آنرااجزا وتمام کردوباتشویق من روبرو شد که,اول مات ومبهوت این اجرای زنده وناگهانی,مانده بودم وسپس غرق دراین صدای کودکانه لبریز لذت شدم که,او دقیقا به ترانه ای توجه نشان میدادکه,ازپیش ازتولداو,من برایش میخواندم وبااوحتی سخن میگفتم چراکه میدانستم که نوزاددرحالت جنینی تمامی صداهاوبخصوص صدای مادررامیشنود وبخوبی,نیز باصدای مادروصدای قلب اوآشناست واگربااوسخن بگوئیم بخصوص وقتی که,آشفته میشویم وبه او ارامش بدهیم که حال ماخوب است,ونگران نباشد,آرامش قلب وطپش قلب وصدای شماکه به گوش او میرسد اورانیزدرآرامش خاطرفرومیبردواگرمادری,در پریشانی وناراحتی یاآشوبی باشد تمامی آن بطور مسقیم برحال جنین نیزاثر گذاشته وحتی طپش قلب وبیقراری اورادررحم مادرباعث میگردد وگاه,به حرکت اهی تندی نیزدست میزندوبیقراری اومعلوم میشودوگاهی حتی به مرگ جنین نیز ختم میشودکه,این درصورتی ست که مادری بیش,ازاندازه بیقراری کرده,یاآشفته شده باشد یا بناگاه شوکی بخورد که خون رسانی درقلب وجان اوهمراه,باطپش قلبی تندبه مدت کوتاهی قطع شودونه تنها,ازلحاط جسمی به چنین بلکه,به شکل روحی وروانی نیزگاه برای مادام العمر آن جنین صدمه میبیندومن نیز باآگاهی براین احوالات "جَنین ومادرَ "گاه که جای دست وپای اورادر حرکتها ی آرام اوکه چنین برای رفع خستگی بدن خودانجام میدهد راحس میکردم به نوازش اوپرداخته وبااو سخن میگفتم و گاه برایش ترانه ای رازمزمه میکردم تادرآرامش روحی باشد وترانه ای چون این ترانه که به,زبان دیگری نیزبودونه حتی زبان مادری هرگزنمیتواند یادگرفته شودمگراینکه کودک, تمرینی مداوم برروی,آن شعر داشته باشد واین تمرین رابامن زمانی کرده بود که هرروزبرایش میخواندم واو تنها "جنینی"درحال رشدبرای تولد.این نیز خود نوعی گویای شکل وشیوه ی رسانه ای برای آموزش به یک انسان است .انسانی که,درطول زندگی خودنیازمنددانستنی های بسیاراست وازطریق رسانه ها بیشترین,آموزش خودرادرمحیط اجتماعی زندگی خودبدست میآورد وآنچه درنهادواندیشه اوذخیره میگیرد,نماینده تمامی آموزشهائی است که سیگنالهای مغزی اوازدنیا وجهان ومردمان واخبار ودیدگاههای کلی وجزئی دریافت میدارد تاازاو,انسانی بسازد که خوب وبد شخصیت,اورانیز درزندگی,ودرمیان مردم ,مشخص میکند.
¤ گل دل در آتش از : فرزانه شیدا ¤
سینه میسوزد ،گل قلبم درون آتشی
نزد شمع روشنی , نجوای قلب سَر کِشی
باز میبینم که دل جان میدهد در سوز وداغ
باز میسوزد دلم در غصه های فاحشی
...ای جهان رحمی ,که من در زندگانی بی کسم
دارم از لطف خداوند بزرگم , خواهشی
یا خدا در سوز تنهائی ,مرا یاور توئی
ای خدا ...
ای خدا,کی, سر براین ,سوزنده قلبم می کشی ؟
یاربآ... در روزگارِ پستی وُ جهل وستیز
من فروافتاده ام درشعله های سرکشی
تن همی سوزد, دلم هم,روزگارم پابپا
دیده میگردد, بدنبال دل ِزیبا وشی
رقص دنیابادلم,آهنگ تنهائی چو گفت
کو به,آهنگ دلم رقصی,به شادی!...دلخوشی!
قصه ام گر قصه ای بوده ست همسان باغریب
شانه ی اشک غریبم, راچو,یاوربالشی
کس نمی پرسد غریب لحظه های غصه کیست
تابگویم«این جهان»درغصه وُ«من» نزداودرچالشی
کس نمیجوید خبرازقلبِ یاری هادگر
جای آن افتاده بس دلها بپای ترکِشی
جنگهای آدمی, باخودمگر, کافی نبود؟
«آدمی» آخرچرا؟بادست خود,قلبی دگررامیکُشی
4 بهمن 1388
25.01.2010/اُسلو -نروژ
فرزانه شیدا/ fsheida
واینگونه است که متوجه میشوید که چقدرذهن انسانی,ازلحظه ای که,حتی رشدکامل خودرانکرده است قادر به جذب نکات ودانستنی هائی ست که حتی بدون توجه به ودقت شخص برآن موضوع باوداده میشود.درزمانی ممکن است که تنهاآنرابشنودمثل گفتگوی دونفردیگرکه,اونیزدرهرحالی هست آنرامیشنودیا گوش دادن به رادیودرحتی راانجام کاری دیگرودرشکل دیگری بانگاه کردن وتوجه نشان دادن ودنبال کردن مطالب با دقت بیشتر درهرزمینه ای که باشد,درتلوزیون یادرکتابی یابادیدن عکسهای کتاب وبهرشکل بصورت خواندنی دیدنی وتصویری که,اثرخودرادرمغز گذاشته شده ودرحافظه ثبت گردیده,وآموزش کافی رابه,انسان میدهدودرزمان لزوم نیزازبخش حافظه بیادانسان آمده ودرمی یابید که بسیاری چیزهاراآموخته ایدکه,حتی ازدانستن ودانش آنهادرمغزخودخبرنیزنداشتید.ازاین مطلب بسیاردرفرگردهای پیشین سخن گفته شد
حال آنچه که,درزمینه رسانه هاباید مورد توجه ماباشداین است که نقش رسانه درزندگی ما می بایست چگونه باشدمسلم است که رسانه یک وسیله ی ارتباط جمعی ست که توسط آن در کشور وهمجنان دیکر ممالک دنیاآخراهای روزجهانی به مردم داده میشودوباپیشرفت اینترنت سرعت رسانه ها ورسیدن اطلاعات واخباردرموارد متعددومختلف بسیارسریع تر شده است وروزانه ما اطلاغتی دریافت میکنیم که از سوئی خبری وازسوئی آموزشیست امارسانه تنهابایدگویای خبر ورساندن متن موضوع به همان شکلی که هست باشدودراخبارنمی بایست وقانون دراخباررسانی به اذهان عمومی چیزی جز خبر اصلی راعنوان کردیعنی مُخّبر یاخبرگزار یاگوینده ی خبرموظف است خبر رادقیقا به شکلی به همگان برساند که فقط متن خبر گفته شودوهرگونه اظهارنظری دراینموردرابه,افکار عمومی وبه شنونده ی خودبدهدواز تفسیر خبرویادادن نظردرمورد ان پرهیز نماید ودر بخشی ازاخبارنیز که متعلق به سیاستهای دولتی وکشوری وجهانی نیز میباشد گوینده ی خبر قانون به هیچ وجه اجازه نداردحتی بانشان دادن حالت صورت به عنوان شادی غم تاثریاعصبانیت متن راخوانده,وعکس العمل نشان دهدچراکه خبرمیبایست دقیقابدون هیچ تاثیری از سوی خبردهنده به مردم از طرق رسانه هابرسدوقانون خبری جهاننی حکم میکند که تفسیر خبر را در بخشی جداگانه نشان داده وزمان خواندخبر گوینده لحنی کاملا آرام وتنهالحن خبری را دنبال کندوچنانچه گوینده ای درچهره,حتی بنوعی عکس العملی نشان دهددرپشت صحنه توبیخ خواهد شد. چرا که حقیقت بگونه ای باید بگوس مردم برسد که,اتفاق افتاده است ونشان دادن احساسات درجائی جای داردکه,اخبار مربوط به بلایای طبیعی ویا صدمه ای به انسانی هادر اتفاقی بوده باشدحال اگریک شخص خیابانی حتی باچاقو یاتفنگی به مردم کوچه حمل کردباز خبر گزار موظف است تنهااخباررابخواندوازاعلام احساس شخصی خود بپرهیزدچراکه هرگونه عکس العملی ممکن است براحساسات ملی مردم تاثیرگذاشته وزمانی که موعد دادگاهی این فردمیشود احساسات تحریک شده ی مردم باعث نگرددکه حکم,اورابدون دادگاه صادر کرده باشند وبراساس شکل گفتن خبر اورامحکوم بدانند درست بمانند دکتری که چه مریضی ساده,راموظف است عمل کند چه قاتلی را که ساعتی پیش حای کودکی راکشته,است این وظیفه اجتماعی محسوب میشودکه,در گفتن خبر بدون جنجال سازی یا شایعه پراکنی یااعمال احساسات خشم وشادی وتنفرخبررابه مردم رسانده واجازه داده شودمردم با دیدگاه وفکرخودخیر رادرک ودر موردآن فکر کرده یا فکر ونظری داشته باشندوبه جای آنان فکر نکرده,وبر احساسات وافکارملی تاثیرنادرست یاحتی درست برجا نگذارندتاهمگان به دیدگاه خودبه تفسیر فکری خبردرذهن خودبنشیننددرست یمانند هیئت ژوری که تازمانی که حکم محکومی راارائه نداده اند.ازاخبار رسانه ای وازمردم بدورنگه داشته میشوند وتنها عضو هیئت منصفه یا ژوری با همدیگر درارتباط خواهند بود تا بافکر شخصی خود بتوانند حکم صادر کننددرنتیجه اخبار جهانی نیزموظف است بگونه ای پخش ودراختیار مردم قرار کیرد کهمردم حق درک آنرا بگونه خود داشته باشند وخوب وبد انرا با فکرواندیشه خود تشخیص دهند.
¤ عصر جدید¤
ما در عصر
احتمال به سر می بریم
در عصر شک و شاید
در عصر پیش بینی وضع هوا
از هر طرف که باد بیاید
در عصر قاطعیت تردید
عصر جدید
عصری که هیچ اصلی
جز اصل احتمال
یقینی نیست
اما من
بی نام تو
حتی یک لحظه
احتمال ندارم
چشمان تو
عین الیقین من
قطعیت نگاه تو
دین من است
من از تو ناگزیرم
من
بی نام ناگزیر تو
می میرم
¤ « شاعر: قیصر امین پور »¤
حال,اگرخبری قراراست به تفسیر .وسخن گذاشته شود میبایست بخش تفسیر بابخش اخبار دردوبرنامه ی جداگانه پخش گرددوچنانچه نیازبه تفسیرآدم مجربی درآن زمینه بودواین شخص به استودیوخبری یادفتررادیو یاروزنامه برای مصاحبه دعوت شدایشان نیزموظف است تفسیرخبر رابگونه ای بیطرفانه به تفسیر بنشیندوتنها نظریات علمی خودرابیان داردنه نظریات شخصی مبتنی براحساس راوتفسیر کننده می بایست به تفسیر حقایق وشباهت دادن های متن اخبار بادیگروقایع روزدر برنامه ی تفسیری پرداخته,وحقایق راهمانگونه که,هست به تفسیروپژوهش وتحقیق بنشیند.تاحقایق به شکل حقیقتی وبه همانگونه که,اتفاق افتاده,است به مردم داده شده باشد.
¤ "حقیقت ..."¤
حقیقت را
پشت دروازه های خیال
جا نهادم
نه از آنرو ...
که تلخیش آزارم میداد
که بودنش...
رویایم را برهم میریخت
وآرزویم را
بر باد میداد!
اما حقیقت را
به باد بخشیدم
که در گذر خویش همگان را
هشیار کند!!
اما دلم...آه ...
دلم...غمگنانه
بر مزارآرزوهایم
گریان بود
آخر تفاوت
میان ِحقیقت با حقیقت
بسیار بود
حقیقت من رنجباره ی
سنگین روزگاری بود
که کوله بارش را
بدرازای عمر ...
بردوش میکشیدم!!!
وحقایق... تلخ وشیرین...
در آلبوم
یادواّره های دیروزم
گاه میخندید
گاه تبسمی داشت
گاه نگاهی بود بدون عمق !
حقیقت اما ...
عبور لحظه های ممتد
عمر بود
که ریزش باران پائیز را
بیاد میآورد
آنگاه که چتر اندوهم بازنمیشد
تا خیس واژه های درد نگردم
¤ شنبه 24 فروردین 1387/فرزانه شیدا ¤
نقش رسانه های خبری نقشی بسیارمهم رادر زندگی اجتماعی تمام ممالک دنیابازی میکندچراکه با اذهان عمومی سروکار دارد وخبری میتواند چنان دراحساسات جمعی مردم واندیشه های همگانی اثر سوبگذاردکه حتی هرج ومرج یاترسو وخوفی ایجادکند که شهر وجامعه ای رابرهم بریزد.
*وقتی ناگهان رخداد مهمی از درون دیوان سالاری کشوربه رسانه ها کشیده می شود،نکته بسیار مهم تری ازدید همگان پنهان می گردد . *ارد بزرگ*
*رسانه تنهامی تواندپژواک ندای مردم باشدنه,اینکه به مردم بگویدشماچه بگویید که خوشایندما باشد .* ارد بزرگ*
رسانه هاموظف به,این هستندکه,اخبارمهم ملی واخبارسایرملل جهان رابصورتی درست بدون کم وزیادکردن متن ومطلب دراختیار شهروندان ملت خود قراردهند وازهرگونه بازسازی یادست بردن به, وقایع وتصویر وفیلمها خودداری نمایندچراکه,ازنظر قانونی اینکاردرتمامی ملل دنیا جرم شناخته میشود .سانسور خبری در برخی از کشورهای جهان صورت میگیردکه,البته شکل سانسور نیزقوانین مخصوص بخودراداراست وتنها زمانی میتواندقانونی باشد که خبر یااخبار مربوط به گونه ای در"هرج ومرج فکری واندیشه ی مردمی"اثرسوگذاشته ویابااحساسات مردمی بازی شود درعین حال نوعی اخبارهستند که پخش آنان ضروری ,مهم وواجب است.اما پیش ازذکر وگفتن خبر گوینده ی رسانه موظف است باتوجه به نوع خبر وصحنه ی خبری پیش از نشان دادن فیلم وتصویرخبری این مطلب رااعلام بدار که صحنه های دردناکی درفیلم ممکن است مشاهده شودومعمولااعلام میکنند که:افراد زی سن رااز دیدن آن بازداریدیا شکانی که حساس هستند یا ناراحتی های قلبی دارندازدیدن این تصویرویافیلم بعلت داشتن صحنه های دردناک موجوددر آن خودداری بفرمایندوهمچنین اعلام شود که افرادی که ناراحتی قلبی داشته یا قادر بدیدن خون وخشونت نیستند یا انسانهای حساسی هستند از دیدن وشنیدن ونکاته به آن خبر وتصویر وفیلم آن بپرهیزندوعلت این است که,خبری ممکن است برای, افرادی درگروه های سنی "خاص" باشندوبسیاری ازاخبارها وصحنه هارانیز لازم نیست نیز کودکان یانوجوانان ببینندیاازآن مطلع شوند یاتحت تاثیر آن بعلت کمی سن دچارناراحتی های روحی/روانی شوندکه بسیاری از بزرگان نیزطاقت دیدن بسیاری ازصحنه هائی که درآن " خون" ویا انواع بیماری هاست رانداردوهدف حمایت انسان,درمقابل تاثیرات ناشایست ازاخباربدی ایتکه روزانه جهان شاهد ان است وبسیاری را نیز منقلب ومتاثر میکند حتی اگر انسانهائی قوی باشند.اما بهرحال نمونه های بسیاری ازاین نوع اخباردرجهان متاسفانه اتفاق میافتندوحقیقت داشته ومیبایست به گوش جهانیان نیز برسد.وچون نمی بایست بااحساسات وافکار شخصی وفردی دیگرانی که,ازلحاظ سلامتی وجسمی وروحی دارای شرایط مساعد وخوبی نیستند بابی خبرگذاشتن آنان در پجش ناگهانی تصویر یا صحنه ای, بازی شودمبادا که ربای کودکی یازن بارداری یابیماری,باعث شوک یااندوه فراوان تاحدبیماری روحی ویابرهم خوردن حال اواز لحاظ روحی روانی شود وبرای آن فردمشکلات تولید گردددرنتیجه رسانه هااجازه پخش هیچ عکس وتصویروخبری رابدون اعلام این مطلب درهیچ یک از کشورهای دنیادرگل عالم ندارندوبسیاردرامر خبرگزاریها مهم,است که نمونه های خشم وخشونت وظلم وستم بصورتی روشن وآشکار اما با اینگونه محدودیتهای اجتماعی چون توجه به کودکان وبیماران و...هرگز جامعه در مجامع همگانی یابصورت دسته جمعی دراختیارچشم وگوش افرادازهمه گروه سنی وبا همه نوع نیروی جسمانی قرار نگیردتا صدمات روحی پس ازآن گریبانگیر جامعه نشود,وبخصوص توجه به,سن کودک ونوجوان ازجمله مسائل عمده ومهمی ست چراکه کودکی ممکنن است بادیدن یک صحنه ی بیرحمانه یا درسن اوترسناک دچار انواع بیمماری های روحی شودومثلا هرشب که بخواب میرودباکابوس همان صحنه یا صحنه های مشابه ای درخواببا دیدن خود درجای مثلا قربانی و... گریه کنان بیدارشودوتاسالهاآرامش خواب خودراازدست بدهدوبیداری شبانه ونتاراحتی روحی اوخواب وارامش خانواده ای رانیازمند استراحت شبانه هستند برای مدتها بهم بریزدوخانواده ای رادچارمشکلات روحی ناشی ازاین جریان کند,ویا زن بارداری شوک خورده وهمین شوک باعث گریه ی مداوم اودوران بارداری شود که برای"مادر وجنین"به هیچ وجه مناسب نیست بخصوص که,دراین دوران خانمها بعلت ناهماهنگ بودنیا بالاوپائین شدن مقدار هورمون ها دربدن خود "بعلت طبیعی وهمگانی دوران بارداری, ووجود جنین در حال رشد" دراین دوران,بسیارحساس ترازدوران ساده ومعمولی زندگی میشوندوبسیاری اخلاقهای جدید مثبت ومنفی رانیزپیدا میکنندکه دوباره بااتمام دوره بارداری محو میشودازاینروست که درنشان دادن وگفتن بسیاری,ازاخبارها,تصویرهاوفیلمهاوحتی سریالهای وفیلم سینمائی ه ممنوعیت سنی آن پیش از پخش اعلام میگرددودرمعرفی فیلم وبرنامه کانالهامعمولی صرفنظر ازاخبار,نیزاین مطلب ذکر میگرددکه فلان فیلم,فیلمی,بسیارترسناک یا بسیارخشونت باراست ومردمی که علاقه ای باین نوع برنامه هاندارند,یاقادر به تماشای آن نیستندراپیشاپیش مطلع میسازندوحتی دربخش "تکس برنامه های روزانه" که درآن بصورت نوشتنی لیست ساعت وخلاصه ای ساده ای,از متن فیلم,و برنامه هادراختیار مردم قرار ارند
ومعمولانیزدرساعتی خاص مثلابعدازساعت خواب کودکان پخش میشودداعلام برنامه ها نیز هربار به ذکر آن میپردازند که مثلا مرز سنی این فیلم بالای 15 سال است یا.. وآگاهی لازم رابه ببیننده میدهنددرواقع,اخباروگزارشاتوبرخی ازحتی فیلمهای سینمائی ,میتواند ,اثراتی بسیار بدوخطرناک بردیگران بگذاردواگرباتوجه به,اینگونه مواردوبا توجه به اذهان مردمی پخش نگرددممکن است صدمات اجتماعی بسیاریی را بدنبال داشته باشد .درشکل تبلیغاتی این رسانه ها اگر بنگریم میتوان با تصویر پرداری هائی منفی وحتی نوع وشکل نشان دادن بعضی تصاویرمیتواننددر گزارشی خبری یا نمونه هائی ازبرنامه های تلوزیونی درمعرفی یک کشوربه مردم برای دادن اطلاعات عمومی در باب آن کشور,براحتی میتوانند تبلیغاتی بسیار منفی یا مثبتی درااز آن کشور به مردم ارائه بدهندومثلاکشوری ثروتمند رابانشان دادن نقاط کثیف با مردمان ولگرد خیابانی دراذهان دیگران به کشوری تبدیل کنندکه اینگونه بنظربیایدکه دراین کشور مذکورفقط فقر ودربدری وبدبختی مردمان آن درچشم ببیننده بنظر بیایدوتصور فقر اجتماعی وفرهنگی را درذهن وفکر ببیننده بوجود بیاورند که گاه نیزدرنشان دادن ایران نیزتنها به مناطقی محروم سر زده یااز جنبه های سوال برانگیز صحنه ها فیلمبرداری میکنندکه تاثیرا ت فکری آن بر ملل دیگراینگونه باشدکه ایران ,کشوری بی فرهنگ ,فقیر, کثیف وحتی مملوازانسانهائی با لباسهای پاره وکارتون خوابهائی ست که,دربیسوادی وبی خبری محض بسر میبرندوحتی درگوشه ای نیزیکی ازخیابانهای تمیز یامدرن یااتوبانها رانشان نمیدهند که نماینده این باشدکههمین ایران با داشتن این بخش در بخشی دیگر نیز تمتامی تصلیحات وامکانات امروزی رانیز داراست وهمچنین نیزصاحب بسیاری,ازمناظق زیبائیها یا مدرن خودنیز میباشد واگر بطور کامل کامل همانند با فلان کشوری نیست درجای خود کشوری مناسب برای زندگی ست وبجای خیابانهای خوب ومردم تمیزوشیک پوش واتومبیلهاداخلی وخارجی درجای آن به نشان دادن گوسفندهایا شترهادرخیابان میپردازند یابانمایش این صحنه که مردم درمیان میدانهایوسط خیابانهاودرحال رفت وآمد سریع ماشینها( چون میدان انقلاب یامیدان آزادی* بدون توجه یاترس یا توجه به قانون از لابلای اتومیبیلهائی میگذرئتندکه سرعت فراوانی را نی دارند وباین شکل هم سرعت اتومبیلهاهم بی توجهی به عابرپیاده,هم بی توجهی عابر پیاده به قاننون وجان خودوحتی تولید مشکل کردن برراننده وقانون راهنمائی رانندگی براحتی به میان اتومبیلهامیدوندیاازوسط میدان پای خودرابلند کرده,از نرده ای که برای جلوگیری از گذرعابر پیاده است رد میشوندوبه میان خیل ماشینهائی میروند.البته همین صحنه را در سریال ایرانی خودمان نیزدر"ماهواره جام جم ایران که مختص ایرانیان مقیم درخارج,ازکشوراست پخش میشد" نیزباچشم خودشاهدبوده ام وهریک ازاین "اعمال مردمی"خودنماینده این است که چه,راننده چه,عابربه یکدیگرتوجه نکنندیابراثرحادثه ای پای عابرپیچ بخوردوبه زمین بیافتدمرگ عابر پیاده حتمی ست وشایدبدنبال آن تصادف مجددراننده اول بااوسپس بادیگر اتومبیلهای حاضردرخیابان ,یا,میدان,آنگاه,درهمین تصویرمیشوددیدکه,دردوقدمی این اشخاص خط عابر پیاده,نیز قرارداردانهااحدی ازروی آن ردنمیشودوقتی مردم درمیان انبوه,ماشینهااز منارهم وازلابلای اتومبیلها میگذرندمتاسفانه من درماهواره درکانالهای یک دو وسه که برای ماایرانیان خارج کشور نیزپخش میشود میبینم,که دراخباروسریالها حتی بدون توجه به,این بی قانونیها مردم رادرحال عبورازوسط خیابانها ونرده هانشان میدهدویاحتی دررانندگی هنرپیشه سریال دستمال خودرابه بیرون انداخته یاشیشه نوشابه خودرابه,وسط خیابان پرت میکندیاحتی باچشم اشکبارازحادثه ی شکل یافته,در سریال,رانندگی میکند که,اگر چنین بخشی درفیلم خارجی نشان داده شودمعمولا برای آموزش تصادفی هم,برنامه ریزی میشودتابگویند باچشم پراشک وتار رانندگی نکن وکمر بندراازخشم به گوشه ای پرتاب نکن بلکه,حتی دربدترین شرایط کمر بند ایمنی خود راببندوحرکت کند.یاچنانچه میخواهی گریه کنی بزن بغل سربروی فرمان بگذارزار بزن.امامتاسفانه اینگونه توجهات دربرنامه های کشورخود مانیزنمیشودواین نکته که تلوزیون یکی ازآموزندگان مهم درزندگی است به نکات ایمنی وقانونی درسریالهای خودتوجهی نشان نمیدهدوالبته علت نشان دادن این خطاهای,ازسوی دیگر کشورها درموردیک کشور بی دلیل نیست بلکه قصدوغرضی نیزدرپشت آن نهفته است ,ومخصوصاهدف رساندن این مطلب به جوامع اروپائی سات که بگویندکه,این مردمان انسانهائی بی فرهنگ هشتند که نه تنها به جان خودنیز رحم نمیکنند بلکه به قانون کشوری وقوانین راهنمائی رانندگی کشورخودنیز بی توجهند, بگذریم که براستی اینگونه چیزهارااز من به چشم خوداز مردم خود نیز دیده ام وتمامی اینها بر افکارجهانی درموردفرهنگ نظام فکری مااثری بدوناشایستی میگذاردکه شایسته یک کشور وملت ان نیست که بازحمت وتلاش بااینهمه فشارهای دیگر ملل جهان سعی دربازسازی وخود سازی خویش داشته وناموفق نیزنبوده است وبسیاردرامر پیشرفت خودتلاش کردهوهمچنان نیز میکنندوبه موفقیتهائی هم رسیده وخواهند رسیدومن بعنوان یک ایرانی هرگز ازدیدن چنین صحنه هائی خوشحال نمیشوم چراکه میدانم ریشه این نوع تصویرهادرخارج ازکشور تنها خراب نمودن ذهن مردم نسبت به ایران وایرانی ست, تامارا مردمانی از آئین وحش وبی قانون وهرج ومرج طلب وبی فرهنگ نشان دهندکه شایسته ی نژادایرانی وآریائی وپارسی مانیست که ازفرزندان کوروش هستیم و"وارث سرزمین ایران باستان" که هرروزه بسیاری ازتوریستها راجذب زیبائی معماری باستانی وتاریخ ما مینماید.در نتیجه می بینید حتی نوع فیلم برداری ازصحنه های خبری ونشان دادن بخشی اززندگی یک کردم بعنوان خبریاآشنا کردن حتی یک ملت با ملتی دیگردر برنامه های مشخصی که به آشناسازی مردمان جهان ازلحاظ اقیلمی وجغرافیائی وتاریخی به ملت خود می گردازد میتواند به شکلی صورت گیرد که برداشته دراندیشه همگانی ازآن کشوربرداشتی منفی یامثبت باشداین است که" نقش «رسانه ها» نقشی قدرتمند رادرنوع وشیوه ی اندیشه وفکرونگاه آدمیان درجهان بازی میکند" وبه وسیله ی تبلیغاتی منفی ومثبت میتوان حتی جامعه ای رابیاری رسانه ها مطبوعات به نابودی کشید وخشم تمامی دنیارانسبت به کشوری برانگیخت, وبراحتی هررسانه ای قادربه بازی گرفتن یاساختن وحتی آموزش دادنِ, ذهن واندیشه مردمی در سطح جهانی یادرملت یک کشوراست ومیتواندافکار وطرز نگاه ونوع بینش رابگونه ای دلخواه درآورده,وبه به شکلی که خود مایل هستند جلو برده وآموزش دهد.لذادانش وآگاهی های شخصی خودانسانهاست که میتواندازاینوع بازیهای فکری در سانه ها جان سالم بدر برده,واز دیدگاه وبینش شخصی خوداخبار واطلاعات رابررسی وتحلیل , دنبال ودرنهایت درک کرده به ماهیت واقعی آن پی برده آنگاه تفکری رادرخودبسازد که درست وبراساس واقعیت وحقایق ذهن وبراساس وقایع واقعی اتفاق افتاده باشد.بااین توصیف بازدرمیابیم که "رسانه ومطبوعات" نیزخود نوعی دانش علمی دربالا بردن سطح دانش بشری ست که توسط آن میتوان آدمیان رابه قعر سیاهی های فکری فرو بردیا باوج روشنائی ذهن رساندونوع تفکر وشکل اندیشه ی ایشان راتغییر دهد»,حالا یا درجهت منفی یا مثبت که بستگی به هدف پخش برنامه یااخباری راداردواین بستگی به نوع نگاه آن رسانه وآن کشور دارد. وبخاطر داشته باشیم که «"معراج انسانی" نیزدردانشی شخصی ست که بوسیله ی خود او صورت گرفته دنیاراازدیدگاه شخصی خودشناخته,وبازیچه دست افکاری خواه سیاسی خواه اجتماعی ومردمی قرار نگرفته باشدکه شایددرمواقعی نیزقصد منحرف نمودن افکار عمومی یافردی کسی راداشته است وهرکسی هم درزندگی خود نیزحتی خبرهای ساده زندگی رانیز به گونه ای عادی دریافتدارد که نیاز دانش اوست ونیازبه مُفسّر وتفسیر کننده ی فکری درزمینه های مختلف نیزنداشته باشدمگرآنکه علمی بیرون از حیطه ی داانش اوباشدونیازمند انسانی مجرب که باآگاهی دادن درآن زمینه فکر اوراروشن ساخته وآموزش داده یا باآن نوع علم آشنا کند تا آدمی چیزی بواقع مثبت در زندگیخود آموخته باشد که نیازی راهم برطرف کند.
¤¤¤ معراج ¤¤¤
گفت:آنجا چشمه خورشید هاست
آسمان ها روشن از نور و صفا است
موج اقیانوس جوشان فضا است
باز من گفتم که : بالاتر کجاست
گفت : بالاتر جهانی دیگر است
عالمی کز عالم خاکی جداست
پهن دشت آسمان بی انتهاست
باز من گفتم که بالاتر کجاست
گفت : بالاتر از آنجا راه نیست
زانکه آنجا بارگاه کبریاست
آخرین معراج ما عرش خداست
بازمن گفتم که : بالاتر کجاست
لحظه ای در دیگانم خیره شد
گفت : این اندیشه ها بس نارساست
گفتمش : از چشم شاعر کن نگاه
تا نپنداری که گفتاری خطاست
دورتر از چشمه خورشید ها
برتر از این عالم بی انتها
باز هم بالاتر از عرش خدا
عرصه پرواز مرغ فکر ماست
¤¤¤ فریدون مشیری ¤¤¤
*- فیلسوف ارجمند وعزیز ایران زمین ارد بزرگ میفرمایند"رسانه می تواند:
1- رسانه می تواند در کوتاه مدت موجب شجاعت و یا ترس همگانی گردد .
2- رسانه می تواند نشان دهنده فر و یا بیچاره گی یک کشور در گستره جهانی باشد .
3- رسانه می تواند ذهن مردم را آرام و یا دگرگون و در هم بریزد .
4- رسانه می تواند گزارش های دروغ و رویدادهای غیر مستند را هم در میان اخبار درست به خورد آدمیان ده.
5- رسانه می تواند با بستر سازی سیاه ، موج های همگانی ایجاد نموده و برای کسانی اسباب رشد یک شبه را فراهم سازد .
6- رسانه می تواند اموری همانند مراسم های سنتی و یا بزم های همگانی را کاهش و یا گسترش دهد .
7- رسانه می تواند در کوتاه مدت ابله ترین آدمیان را روشنفکر و روشنفکران را خانه نشین بنماید .
8- رسانه می تواند ابزاری باشد برای همبستگی و یا جدایی طلبی در یک کشور .
9- رسانه می تواند موجب افزایش آگاهی های شهروندی گردد .
,وهمچنین ارد بزرگ معتقد است که: رسانه نمی تواند1
- رسانه نمی تواند عشق و خواست های میهنی مردم را نابود و یا حتی سبک بشمارد .
2- رسانه نمی تواند برای همیشه اسطوره ها و بزرگان یک کشور را نادیده بگیرد .
3- رسانه نمی تواند در بلند مدت ، راستی حقیقتی را پنهان و دروغی را راست جلوه دهد .
4- رسانه نمی تواند برای همیشه آدمهای ناشایست را شایسته جلوه دهد.
5- رسانه نمی تواند یک خواست همگانی را برای همیشه کم اهمیت جلوه دهد .
6- رسانه نمی تواند خواهان پس رفت خواسته های مردمی باشد .
7- رسانه نمی تواند گریزگاهی برای سردمداران یک کشور به خاطر انجام ندادن درست کارهای آنان باشد .
8- رسانه نمی تواند خشونت و بخشش بی اندازه از خزانه کشور را توجیه کند .
9- رسانه نمی تواند خودکامگی و پستی هیچ گروه و دسته ایی را پنهان سازد و سعی برای انجام آن رسوایی به بار می آورد .امید
¤¤¤ پایان فرگرد رسانه ¤¤¤
¤¤¤ به قلم فرزانه شیدا ¤¤¤

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *صوفی گری*

● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ● ● فرگرد صوفی گری ● ____ بیداردر خواب, سروده ی « فرهاد آرین»_____ دشنه که پوستین پاره کرد و به رگ رسید بیدار شدآن خفته در خوداسیر این چه بیداریست واز چه روی بر فریاد خودای فرو رفته در چاه میزنی فریاد..؟ یاران زرد روی سپید پوش دیروز یا این سیه روی مردمکان دیروز و سپید پوش امروز.....! کنون تو بگوی این چه برابریست؟ نیست آیا اشتباهی محض و نا ممکن....؟ سبزم ای دوست این گونه می گفتی...! پس دست تو کو ای عدالت گوی دیروز و.....غارتگر امروز ● « فرهاد آرین» ● زمانی که بدنبال,افکارواندیشه ی صوفیانه میرویم بایدبخاطرداشته باشیم,که,دردنیای فعلی ورد روزگارامروزما,نیازما,بیش,ازهرچیزبرآگاهی هاواندیشه های روشنی ست که,درآن قادرباشیم باامروز زندگی کنیم ودرکنارآنکه,درعالم تنهائی خودشایدصوفیانه,ودرویش منش بادنیابرخوردمیکنیم,از یبیعت,وتمامی,آنچه,درزمین هست لذتی عارفانه وصوفیانه میبریم,امانگاه,واقع گرانه,وواقع بین مانیزمیبایست حقیقت زندگی امروزراهمانگونه شاهدباشدکه,هست,چراکه,دردنیای واقعی,امروزکه عصر تکنولژی وعصرفضاست,ودرروزگاری روبه رشد,مانیازمنداین هستیم,که,همپای جامعه ی نوی...

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *انتقام*

● بعُد سوم آرمان نامه ارد بزرگ ● ● فرگرد انتقام ● نه هر که ستم بر دگری بتواند بی باک چنانکه می‌رود می‌راند پیداست که امر و نهی تا کی ماند ناچار زمانه داد خود بستاند . ____از:رباعیات سعدی___ واژه ی انتقام , واژه ی ترسناکیست وازآن بوی تاریکی وزشتی وبدخلقی وبددلی برمیخیزد حضرت علی(ع*) سلام میفرمایند:دربخشش لذتی ست که,درانتقام نیست. واین جمله به تنهائی گویای بسیاری ازچیزهاست که لزومی حتی برتعریف آن نیست,که بسیار واضح وروشن است که قلبی که توان بخشش داشته باشدبایدقلبی بزرگ باشدواگر جزاین بود نمیتواسنست گذشت وبخششی ازخود نشان دهدوآنکه,درفکرانتقام,است ودرچنگال خشم وکینه ها گرفتار,بی شک انسان کوچکی ست که,درکوته نگری خود,دیدگاه ی بسیارمحدودداردووسعت نگاهِ او زیادگسترده نیست چراکه,انسان کوته فکر,انتقام,راچاره راه خشنودشدن خودمیداندامااگر قلبی مهربان,داشت حتی بردشمن خود نیز نمیتوانست ازاری واردکند.عاقلان معمولا دشمنی ندارند وآنان که باینگونه بزرگان,درجنگندجزازسرحسادت وکوته نظری,وکینه نیست ودراین مقام بزرگان عالم نیز تنهابراین گروه,دل میسوزانند وآنان رابردیدگاه کوچک خودسرزنش نمیکنند وحتی دردل آنان ...

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *زندگی*

● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ ● زندگی ● در طی تمامی فرگردهای نوشته شده,همواره پایه,واساس همه بخشها ی یادشده برمعقوله ی« زندگی» بناشده بودوتلاش براین,داشتم که بادرنظر گرفتن,هریک کلام بارارزش ازاندیشه های فیلسوف واندیشمندایرانی*ارد بزرگ تمامی جوانب,اندیشه های ایشان رابازندگی هماهنگ کرده,وآنرادرراه زندگی درست بااندیشه های نوین بکارگیریم,بااین وصف درفرگردی که بنام «زندگی» دراینجاداریم احساس میشودتمامی گفته های نوشته شده,درفرگردهای قبلی راتکراری دوباره,باید,که,این خود یازده جلددیگری خواهدشد.لذادرکوتاهی سخن تلاش میکنم تنهااندیشه های *اردبزرگ رایک بیک به تفسیر نشسته واز زیاده گوئی نیزپرهیزداشته باشم تااثربهتری رانیزبرخواننده ی خودشاهدباشم *- آنچه رخ داده راباید پذیرفت اماآنچه راروی نداده،می توان به میل خویش بنانمود.*اُردبزرگ ما همواره,درزندگی روزهای بیشماری,راپشت سر گذاشته ایم که,خاطره هاوتجربیات ماست وبراساس همان خاطره ها وتجبیات آموخته شده ازآن تلاش میکنیم زندگی راادامه دهیم وکمتردچارمشکل شویم , بسیاری ازمابااینکه تمامی خاطرات بنوعی برای همیشه تمام شده است آنرابگونه ای دردآلود وغم آور به...