رد شدن به محتوای اصلی

ارد بزرگ و کتاب آرمان نامه آرمان نامه به قلم استاد امیرهمدانی وکتاب بعُد سوم آرمان نامه به قلم استاد فرزانه شیدا


●*اُردبزرگ وکتاب آرمان نامه
آرمان نامه شامل یکصد و سیزده فرگرد و هفتصد و چهل و پنج فرمان ارد بزرگ
به قلم استاد امیرهمدانی
کتاب بعد سوم آرمان نامه "ارد بزرگ" به قلم "فرزانه     شیدا"

●*اُرد بزرگ وکتاب آرمان نامه و کتاب بعُد سوم آرمان نامه
به قلم استاد فرزانه شیدا
●*جلد یازدهم قسمت آخر●*
درطی بررسی وتفسیر فرگردهای آرمان نامه فیلسوف بزرگ وارزشمند ایرانی *ارد بزرگ همواره در این فکر بوده ام که اندیشه های ناب ومعنوی این بزرگمرد تاریخ که جهانی را بخود مشغول داشته است چقدر می تواند برای هر انسانی ارزشمند و در راه زندگی او سودمند باشد و همواره در جملات عمیق اندیشمند انه ی او دریافته ام که عمق نگاه او در ژرفای واقعیت زندگی بمانند این بوده که به مرکز اصلی و نقطه ی عطف زندگی و هستی رسیده باشی تا توان آنرا داشته باشی با چنین عمقی دنیا را نظاره کرده و تمامی نیازمندیهای زندگی را در هر مرحله و هر موقعیتی در این گذر عمر , معنا کنی و به تفسیری زیبا در جملاتی تبدیل کنی که هر یک همچون دّر درخشانی نور دهنده ی زندگی آدمی باشد نگاه و دیدگاه *ارد بزرگ سرشار از واقعیت های فردی / شخصیتی از دیدگاهی اجتماعی - فرهنگی با شناختی در حد اعلای انسان شناسی و مردم شناسی ست بگونه ای که ,بسیار تجربه ها می بایست سازنده چنین افکار پرمایه وبا ارزشی باشند که اندیشه های دیگر را نیز چون آینه ای صافی بخشیده و جلا دهنده ی روح انسانی باشد. چیزی که انسان نیازمند آن در طول راه سفر عمر خویش است و در درون « خویش» خود همواره در این باور زندگی میکند که امید و آرزو را می توان رنگی از حقیقت داد و بر اساس خواسته های زندگی خود گام برمی دارد و در راه سرنوشت انسان می بایست فانوس وچراغی از سخنان *ارد بزرگ ,این عالم بزرگ اندیشه را در سیاهی های دنیای ناشناخته ای که به شناخت آن نیازمندیم به همراه داشته باشد وحتی کلمه به کلمه ی آنرا به خاطر و دل بسپارد و هر کجا در جائی و منطقه ای از زندگی دچار سستی و نا امیدی شد به مرور دوباره ی افکار و ایده های ارد بزرگ بنشیند چرا که تمامی این جملات طلائی و این پندهای زّرین به «معرفت انسانی »در میدان خرد یک به یک , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در علوم پایه زندگی داراست و بر این اساس می توان «*ارد بزرگ را اسطوره راه و اندیشه » نامید.

بزرگ فیلسوف عزیز و دوست داشتنی کشورمان که سربلندی ایران و تاریخ ما نیز خواهد بود , را در واقع به هزار نام زیبا می بایست نامید چرا که او « یاور بشریت » و «خداوندگار کلام » در معنویت خورشید مانند دنیا انسانی ست. دنیائی که با تمامی پیشرفتهای روزانه انسان را از « خویش ِ خود » جدا ساخته است و به دنیای دواّر تیک تاک ساعت بخشیده است , دنیا و زمینی که خالی از معنویت های انسانی نمی تواند جز توپ گرد آهنین و بی احساس و سردی باشد که در رنگ آبی در میان فضا بدور خود و خورشید می چرخد و آدمیان درون آن نیز , در زندگی بدور خود چرخان بوده و بسیارند که هنوز نمی دانند که زندگی اگرچه گاه دایره وار در موقعیتهائی از زندگی بسوی نقطه ی اولیه ی حرکت پرگار برمی گردد ,اما می توان این « در دایره زیستن » را چه در گردش ساعت باشد چه پرگاری , باز رنگ و لعابی از شادی گره زده و رنگین کمانی از عشق و محبت و دوستی از احساسات خوب و دل انگیز بر جای مانده در درون آدمیان را درهر ثانیه ی زندگی به آسمان هستی خود و دیگران بخشیده و دنیا را رنگین از عاطفه های انسانی کرد, عاطفه هائی که در نهاد ما وجود داشته و خواهد ماند و ما نیز در «خویش» گاه آنرا پرورش داده گاه بی صدا خفه کرده ایم و در نقشِ عروسکی ِانسانی ِمتحرکِ , « خویشتن خود »را به ساعت و زمان بخشیده و خود را محکوم به گردش بی حس وبی احساس آن کردیم وفقط تلاش «زنده بودن »را هدف بودن انسانی و پرعاطفه ای کردیم و هر روز ذره ای و بخشی از« وجود خویش» را در آن باختیم و از بین بردیم! بی آنکه بخاطر بیآوریم که نیامده ایم که فقط کار کنیم , بخوریم و بخوابیم بلکه آمده ایم تا« زندگی کنیم و حقیقتا به "معنای واقعی" زندگی کردن را زندگی کنیم» و زندگی را در تجربه های خوب و بد خود به اوج زیستنی برسانیم که می تواند بهترین دستآورد آدمی در زندگی او و دیگران باشد .*ارد بزرگ خویشِ انسانی را در تمامی بخش های هر فرگرد به وضوح ارج و شخصیت می بخشد و به انسان می آموزد که «وجود آدم» وجودی با ارزش معنویست که می تواند از اسارت نادانی و سستی خود را رهانیده و «خویش» را به پایگاه واقعی «انسانی» برساند جایگاهی که متعلق به اوست و از نخستین لحظه ی حضور دراین دنیا نیز , متعلق به « انسان» بوده است و دریافتن و درک آن , تنها به گروهی تعلق یافت که در « پی شناخت ِخویش» زندگی را از دایره دواّرِ «بودن» فراتر نگریسته و دیدگاهی چون دیدگاه *ارد بزرگ را در اندیشه پرورانده و تلاش داشته اند در«خود شناسی خویش» دنیا را نظاره گری درست باشند و همانگونه دنیا را بشناسند که لایق شناخت است و در دیدگاه خداوند نیز کمتر اراین نبوده است که انسان ,"خود خویش" دریابد و این را نیز دریابد که زمین و زمان و همچنین" شخصیت انسانی و دریافت و شناخت « خودِ خویش» "به نوعی وظیفه ی انسانی ما از زمان تولد بوده است ! و بارها شنیده و خوانده ایم که «خود شناسی خویش یعنی : خدا شناسی» ! شناخت خداوند یکتایی که سازنده و جان دهنده و خالق این عالم هستی بوده و هست . ولی آیا هرگز به این جمله به معنای عمیق معنوی وعرفانی آن فکر کرده اید؟ تفسیر این جمله در دیدگاه من کار سختی نیست و تنها نیازمند این است که واژه های این جمله را برای خود معنی کنیم که: ما چگونه می توانیم با شناخت« خویش» خداوندگار خود را بشناسیم خداوند خود فرموده است که : «ای انسان تو ذره ای از وجود منی », پس اگر « ذره ای» و فقط « ذره ای» توان این را داشته است که در طول بودن خود این همه در ساختار ریشه ایِ زمین و دریا و اقیانوس و کهکشان نقش داشته باشد آنگاه می توان دریافت قدرت و نیروی فکری انسان که تنها ذره ای از وجود خداوند است دارای« نیروی عظیمی »ست که از هر یک از ما نه در نقش رویائیِ ماجرا که در واقعیت زندگی , همچون جادوگریست که به هر چه می خواهد ,با بکار بردن سلولهای مغزی خود , بمانند همان عصای نقره ای جادوگری دست یابد و جادوی پرواز خود را نیز هواپیما و سفینه ای کرده است که براحتی هوا و فضا را طی می کند .فرش روان جادوئی انسان «اندیشه» های اوست که پروازی بر آسمان هستی داشته و توان آنرا در « من ِخویش » دیده است تا سازنده و فرمان دهنده ی زندگی خویش و حتی ترقی دهنده ورشد دهنده ی زندگی دیگر انسانها در طول تاریخ باشد و آنچه امروزه تمامی امکانات رفاهی را برای آدمی بوجود آورده است , از هیچ چیز نمی تواند سرچشمه بگیرد جز توانائی« عقل» انسانی ,که در برابر خداوند تنها"« ذره ای از این دانائی عقلی»" را داراست. با این تفاسیر , انسان در می بابد که وقتی که خود میتواند جادوگر واقعی و نه تخیلی زندگی خود و دیگران باشد آنگاه براستی خود خداوند چقدر عظمت بزرگی در عقل و اندیشه و قدرت و توانائی را داراست که این نیز , در خلق زمین و زمان و در اینهمه عظمت و وسعت و در ژرفای بزرگ وعمیق آن باز وجود بزرگ و قدرتمند خداوند آشکار میکند وبا این شکل چگونه انسان ,این جادوگر واقعی وقدرتمند زمین وعصر و زمان ,میتواند برخود شک داشته باشد و خود را هیچ بپندارد یا بخود اجازه دهد که ناامید ی را جایگزین تلاش وحرکت خود ساخته ودرگوشه عزلّت وغم وتنهائی برخود وزندگی وروزگاری افسوس بخورد که در هریک چه « خود خویش» چه « زندگی و روزگار»هر یک هزاران قدرتی نهفته است که کافیست انسان اراده کند و آنرا باز نموده و از آن به قدرت عقل خویش بهره گیرد و چرا که نه ؟!
چرا بهتر زندگی نکنیم ؟شادتر نباشیم ؟در رفاه نباشیم ؟این حق انسانی ماست! و کسی برای تو و برای بدست آوردن این حق تو کاری نخواهد کرد مگر اینکه خود اولین گام را برداشته برای خویش ارزش قائل شده و بهترین ها را برای خود بخواهی و در راهی که گام مینهی ارزش ها و باورهای ناب را با خویش همراهی کنی تا کسی قادر نباشد که در نیمه راه باعث دلسردی و نومیدی و یاس تو شده پشتکار و تلاش ترا در درون فکر و دل و اندیشه به سردی بکشاند مبادا از راه درست خویش , به بیهوده بازگردی بی آنکه بدانی انتها با تمامی سختی ها بسیار شیرین خواهد بود اگر آن کنی که میبایست انجام دهی و براه خویش همراه با تسلط برخود و بر پیرامون خود و با اعتقاد و باور بر اندیشه ی خود ادامه دهنده ی راه باشی و به مقصودی برسی که هدف از آمدن تو از پیش رسیدن به همان « مقصود» بوده و هست. درکتاب بعُد سوم آرمان نامه , من , با تلاش و امید و عشقی عمیق ,در طی تمامی فرگردها , با نظریات و عقاید فیلسوف و اندیشمند بزرگ ایرانی * ارد بزرگ تلاش نمودم از دیدگاه ایشان و همچنین با نگاه و توجه بر سخنان دیگر بزرگان ایران و جهان در تفسیری عادلانه « زندگی» را به گونه ای معنا کرده باشم که هدف * ارد بزرگ بوده است و چیزی را نیز از قلم نیانداخته باشم که ناگفته بماند و یا مبادا در نگفتن تمامی عقاید ایشان حق مطلب ادا نکرده باشم چرا که شخصا معتقد بودم که یک یک این جملات اندیشمندانه سرشاز از معانی و تعابیر و عمقی ست که می بایست با دقت به آن توجه کرد و همراه با علوم روز و شکل زندگی امروزی, به همراهی تجربیات خود , هریک از فرگردها را به تعریف و تفسیری نشستم تا شاید قادر باشم به همگان ارزش کتاب آرمان نامه و جایگاه برتر * ارد بزرگ را نشان دهم و در قلب جوان نیز اثر این گفتار را برای همیشه جاویدان کنم و از آنجا که ایده ال ها چاره راهها و عقاید یکی پس ازدیگری درفرگردها نماینده ی تجربیات عمیق ایشان بود که با تمامی علوم دنیا نیز در زمینه های مختلفی همپائی می کرد . نمونه هائی نیز از سخنان دیگر بزرگان را در مقام مقایسه از دید شما عزیزان نیزگذراندم تا در این امر موفق شده باشم که بگویم نظریات وعقاید * ارد بزرگ براستی ارزشمند وخواندنی وآموختنی ست تا روشن گردد که یک یک جملات عمیق و ارزشمند ایشان همپا وگاه بالاتر از آن است که بتوان قیمتی برآن نهاده و همگی سر تعظیم در مقابل ایشان میبایست فرود آوریم که اینگونه بی هیچ چشمداشتی زندگی را , معنای زندگی را و تجربیات ودانش خود را بی دریغ دراختیار جامعه ی ما و دیگر جوامع دنیا گذاشتند و در تعریف زندگی وآدمی دیدی وسیع ونظریات ایشان آنقدر با معنا و عمیق بود که خواندن ونوشتن از آن برای خود من آنقدر جالب و ارزشمند و دوست داشتنی بود که با لذتی وصف ناپذیر مینوشتم و مینوشتم و هیچ چیز مرا از پا نمی انداخت و خستگی ساعتها و ساعتهای متمادی کار با شروع فرگرد جدید برایم هیچ می شد و مجدد همان شوق را در دل حس می کردم و با لذتی عمیق و با تمام دل و تمامی روح و اندیشه ام به تفسیر آرمان نامه ی *ارد بزرگ پرداختم , چرا که بسیار نظریات ایشان را دوست داشته و برای راه زندگی آنرا خط به خط می پذیرم و در عین حال بسیار نیز متوجه ی این موضوع شدم که باورها وعقایدم نزدیکی و هماهنگی شدیدی با عقایدایشان دارد و همین مطلب مرا در نوشتن کتاب « بُعد سوم آرمان نامه » به شوق می کشید ,بطوری که با وجود تمامی مشکلاتی که طی نوشته شدن این کتاب از سر گذراندم ,هیچ چیزی موفق به این نشد, که لحظه ای مرا, سرد گرداند . هر چه که من نوشتم جز تفسیر و واکاوی افکار * ارد بزرگ نبود و تمامی حتی بررسی ها از روی علوم و دانش امروزی همراه با ترجمه هائی از کتب و نوشته های ارزشمند که برای ترجمه ی آن زمانی نیز بکار گرفته بودم وبرای جمع آوری یکی یک مسائل ساعات و زمان بیشماری را صرف کرده بودم و شبها ، اکثر شبها را نیزتا نیمه های شب و حتی تا صبحدم و گاهی بدون دو روز خوابیدن یا درست خوابیدن از سر می گذرانیدم که بنویسم و در گردآوری و تدوین و جاگذاری مطالبی که می بایست در دربین گفتار از آن ها نیز یاد می کردم دقت و توجه بسیاری را مبذول میداشتم که با اشکالات رایانه ام و قطع و وصل شدنها و پریدن های مداوم نوشته هایم و از دست رفتن ساعتها کار در یک چشم بهم زدن...

ادامه در آدرس زیر :
http://b4armannameh.blogspot.com/2010/03/blog-post_9021.html

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *صوفی گری*

● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ● ● فرگرد صوفی گری ● ____ بیداردر خواب, سروده ی « فرهاد آرین»_____ دشنه که پوستین پاره کرد و به رگ رسید بیدار شدآن خفته در خوداسیر این چه بیداریست واز چه روی بر فریاد خودای فرو رفته در چاه میزنی فریاد..؟ یاران زرد روی سپید پوش دیروز یا این سیه روی مردمکان دیروز و سپید پوش امروز.....! کنون تو بگوی این چه برابریست؟ نیست آیا اشتباهی محض و نا ممکن....؟ سبزم ای دوست این گونه می گفتی...! پس دست تو کو ای عدالت گوی دیروز و.....غارتگر امروز ● « فرهاد آرین» ● زمانی که بدنبال,افکارواندیشه ی صوفیانه میرویم بایدبخاطرداشته باشیم,که,دردنیای فعلی ورد روزگارامروزما,نیازما,بیش,ازهرچیزبرآگاهی هاواندیشه های روشنی ست که,درآن قادرباشیم باامروز زندگی کنیم ودرکنارآنکه,درعالم تنهائی خودشایدصوفیانه,ودرویش منش بادنیابرخوردمیکنیم,از یبیعت,وتمامی,آنچه,درزمین هست لذتی عارفانه وصوفیانه میبریم,امانگاه,واقع گرانه,وواقع بین مانیزمیبایست حقیقت زندگی امروزراهمانگونه شاهدباشدکه,هست,چراکه,دردنیای واقعی,امروزکه عصر تکنولژی وعصرفضاست,ودرروزگاری روبه رشد,مانیازمنداین هستیم,که,همپای جامعه ی نوی...

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فر گرد *انتقام*

● بعُد سوم آرمان نامه ارد بزرگ ● ● فرگرد انتقام ● نه هر که ستم بر دگری بتواند بی باک چنانکه می‌رود می‌راند پیداست که امر و نهی تا کی ماند ناچار زمانه داد خود بستاند . ____از:رباعیات سعدی___ واژه ی انتقام , واژه ی ترسناکیست وازآن بوی تاریکی وزشتی وبدخلقی وبددلی برمیخیزد حضرت علی(ع*) سلام میفرمایند:دربخشش لذتی ست که,درانتقام نیست. واین جمله به تنهائی گویای بسیاری ازچیزهاست که لزومی حتی برتعریف آن نیست,که بسیار واضح وروشن است که قلبی که توان بخشش داشته باشدبایدقلبی بزرگ باشدواگر جزاین بود نمیتواسنست گذشت وبخششی ازخود نشان دهدوآنکه,درفکرانتقام,است ودرچنگال خشم وکینه ها گرفتار,بی شک انسان کوچکی ست که,درکوته نگری خود,دیدگاه ی بسیارمحدودداردووسعت نگاهِ او زیادگسترده نیست چراکه,انسان کوته فکر,انتقام,راچاره راه خشنودشدن خودمیداندامااگر قلبی مهربان,داشت حتی بردشمن خود نیز نمیتوانست ازاری واردکند.عاقلان معمولا دشمنی ندارند وآنان که باینگونه بزرگان,درجنگندجزازسرحسادت وکوته نظری,وکینه نیست ودراین مقام بزرگان عالم نیز تنهابراین گروه,دل میسوزانند وآنان رابردیدگاه کوچک خودسرزنش نمیکنند وحتی دردل آنان ...

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *زندگی*

● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ ● زندگی ● در طی تمامی فرگردهای نوشته شده,همواره پایه,واساس همه بخشها ی یادشده برمعقوله ی« زندگی» بناشده بودوتلاش براین,داشتم که بادرنظر گرفتن,هریک کلام بارارزش ازاندیشه های فیلسوف واندیشمندایرانی*ارد بزرگ تمامی جوانب,اندیشه های ایشان رابازندگی هماهنگ کرده,وآنرادرراه زندگی درست بااندیشه های نوین بکارگیریم,بااین وصف درفرگردی که بنام «زندگی» دراینجاداریم احساس میشودتمامی گفته های نوشته شده,درفرگردهای قبلی راتکراری دوباره,باید,که,این خود یازده جلددیگری خواهدشد.لذادرکوتاهی سخن تلاش میکنم تنهااندیشه های *اردبزرگ رایک بیک به تفسیر نشسته واز زیاده گوئی نیزپرهیزداشته باشم تااثربهتری رانیزبرخواننده ی خودشاهدباشم *- آنچه رخ داده راباید پذیرفت اماآنچه راروی نداده،می توان به میل خویش بنانمود.*اُردبزرگ ما همواره,درزندگی روزهای بیشماری,راپشت سر گذاشته ایم که,خاطره هاوتجربیات ماست وبراساس همان خاطره ها وتجبیات آموخته شده ازآن تلاش میکنیم زندگی راادامه دهیم وکمتردچارمشکل شویم , بسیاری ازمابااینکه تمامی خاطرات بنوعی برای همیشه تمام شده است آنرابگونه ای دردآلود وغم آور به...